اين زن كه معصومه نام دارد از مدتها قبل با همسرش دچار اختلاف شده بود. اين اختلافات آنقدر شديد شده بود كه در نهايت معصومه تصميم گرفت به دادگاه خانواده برود و درخواست نفقه كند. اين درخواست اما باعث درگيري دوباره آنها شد تا جايي كه زن نقشه كشيد هر طوري شده خواستهاش را عملي كند. او نقشهاش را با خواهر و دخترانش درميان گذاشت و آنها نقشه شكنجه و باجگيري از مرد ميانسال را عملي كردند غافل از اينكه با شكايت او دستگير خواهند شد. نخستين برگ اين پرونده همزمان با شكايت مرد ميانسال ورق خورد.
او وقتي نزد مأموران پليس رفت، ماجرا را اينطور شرح داد: من و همسرم حدود 35سال پيش با هم ازدواج كرديم و در اين مدت سعي كردم هرچه خانوادهام ميخواهد برايشان فراهم كنم اما اين اواخر با آنها دچار اختلاف شدم. مدتي قبل همسرم به دادگاه رفت و درخواست نفقه كرد. او مدعي شده بود كه من خسيسم و به او خرجي نميدهم.
با شكايت او درگيري ما بيشتر شد تا اينكه چند روز پيش وقتي از سركار به خانه آمدم، متوجه شدم كه خواهرزنم به خانه ما آمده است. آن روز همسرم برايم چاي ريخت كه بعد از نوشيدن آن دچار سرگيجه و بيحالي شدم اما هوشيار بودم و صداي اطرافيانم را ميشنيدم. در همين هنگام همسرم به همراه فرزندان و خواهرزنم دستانم را بستند و مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند و بهشدت شكنجهام كردند.
پس از آن با تهديد از من خواستند تا يك برگ چك به مبلغ 200ميليون تومان برايشان بنويسم. ابتدا مقاومت كردم اما آنها بازهم مرا شكنجه كردند و آنجا بود كه مجبور شدم چك ميليوني را بنويسم. وي گفت: در اين ماجرا همسر، خواهرزنم و 2دخترجوانم حضور داشتند. آنها حتي به زور رمز كيف سامسونت مرا گرفتند و حدود 2هزار دلاري كه در كيفم بود به همراه يك مجسمه عتيقه كه ميراث پدربزرگم بود را سرقت كردند.
اين شكايت كافي بود تا بازپرس دادسراي ناحيه 5تهران دستور احضار مادر و دخترانش را صادركند. آنها كه حسابي از شكايت پدر خانواده شوكه شده بودند وقتي در برابر قاضي قرار گرفتند ادعا كردند كه مجبور شدند حق و حقوقشان را با تهديد از شاكي بگيرند.
زن ميانسال گفت: همسرم مرد خسيسي بود و خرجي نميداد. مرتب ما را اذيت ميكرد و واقعا زندگي را براي من و دخترانم تلخ كرده بود. وقتي ميديد كه فرزندانم از من حمايت ميكنند آنها را تهديد به مرگ ميكرد. من كه از اذيتهاي او به ستوه آمده بودم نقشه كشيدم براي انتقامجويي از وي باجگيري كنم.
وي ادامه داد: موضوع را با خواهر و دخترانم در ميان گذاشتم و آنها هم پذيرفتند. شب حادثه ابتدا مقداري قرص خوابآور در چاي همسرم ريختم و او بعد از نوشيدن چاي كمي بيحال شد. بعد از آن نقشه باجگيري را اجرا كرديم چرا كه خوب ميدانستيم شوهرم پول زيادي در حسابش دارد. وي گفت: حتي دخترانم نيز ميدانستند كه او داخل كيفش مقدار زيادي دلار دارد كه تصميم گرفتيم دلارهايش را هم از چنگش درآوريم. همه اينها حق و حقوقمان بود. همسرم مدتها بود كه به من و دخترانم خرجي نميداد. آنها خودشان در اين مدت خرج دانشگاه و جهيزيه خودشان را تأمين كردند.
در ادامه جلسه، قاضي از متهم درخصوص نقش خواهرش در اين توطئه خانوادگي پرسيد كه زن ميانسال چنين پاسخ داد: من هر وقت مشكلي داشتم با خواهرم درددل ميكردم و وقتي گفتم چنين نقشهاي كشيدم او قبول كرد كه با من و دخترانم همكاري كند و من قول داده بودم 10ميليون تومان پول هم به او بدهم.به گزارش همشهري، پس از اعترافات متهمان قرار قانوني براي عاملان اين توطئه خانوادگي صادر شده است و تحقيقات در اين زمينه ادامه دارد.
نظر شما